دلبند - تونی موریسون

سکوت! سکوت و دیگر چیزی برای گفتن نمی ماند! همین قدر کفایت می کند که بگویم از روزی که با تونی موریسون و "دلبند" اش آشنا شدم، کتابش را چسبانده ام به سلین و سفر به انتهای شب او! این دو کتاب هیچ ربطی به هم ندارند اما آن هایی که من را می شناسند شاید تعجب کنند که چگونه می شود بیایم و کسی را در صفحه ی علایقم همتراز و یا شاید بالاتر از سلین محبوبم قرار دهم! تونی موریسون و داستانی که سراسر رنج است. داستانی به واقع مملو از خشونت.. تجاوز .. درد.. شکنجه.. اسارت.. فرار.. آوارگی.. اشک.. شلاق و هر آنچه که می شود در تعریف خشونت گنجاند را در کتاب خودش تصویر کرده! تصاویری از خشونت هایی که نمی شود از آن ها چشم پوشی کرد. حکایت تجاوز و دزدیدن شیر زنی که فرزند شیرخواره اش مرده. نویسنده ای سیاه با حکایت زندگی برده های سیاه.
تونی موریسون زاده 1931 شهر اوهایو امریکاست. نویسنده، فمینیست و استاد دانشگاه زن سیاه پوست آمریکایی، برنده ی جایزه ی ادبی نوبل 1993 و جایزه ی پولیتز 1988 است که آثارش به خاطر فضای حماسی، دیالوگهای زنده و تصویر کردن شخصیتهای سیاهپوست آمریکایی مشهور است. او نخستین زنِ سیاهپوستی است که کرسیای به نامِ خود در یکی از دانشگاههای بزرگ آمریکا (دانشگاه پرینستون) دارد. او اولین زن سیاهپوست آمریکایی است که جایزه نوبل را دریافت کردهاست.
می خواستم برشی از این کتاب را مثل روال همیشه برایتان بنویسم. اما باور بفرمایید جدا کردن و انتخاب کردن یک پاراگراف از این کتاب برایم آن قدر سخت بود که ترجیح دادم فقط شما را به خوانشش تشویق کنم و به همین تک خط بسنده کنم:«اون جونورای سفید هرچی داشتم یا آرزوش تو سرم بود، ازم گرفتن و تازه رشته های قلبم رو هم پاره کردن. تو دنیا هیچ چیزی بدیمن تر از سفیدا وجود نداره - دیالوگ صفحه 137 »
مقاله ای درباره ی این کتاب به قلم لیلی مسلمی نوشته شده که به علت روانی نگارشش، از میان تعداد زیاد مقالاتی که دیده ام، انتخاب کرده ام که می توانید از اینـجــــــــا ، آن را بخوانید که خواندنش خالی از لطف نیست.