سفر به انتهای شب - لویی فردینان سلین
... عشق هایی که بُعد مسافت و فلاکت در راه شان سنگ می اندازد،به عشق دریانوردها می مانند،شکی نیست که این جور عشق ها عشق کامیاب است. اول اینکه، فرصت دیدارهای مکرر در اختیارت نیست،نمی توانی دعوا و مرافعه راه بیندازی، و این خودش برای شروع خوب است. چون زندگی چیزی نیست جز هذیانی سرتاپا دروغ، هرچه دورتر باشی و دروغ بیشتری به کار ببندی، موفق تر و راضی تری، طبیعی و منطقی این است. واقعیت قابل هضم نیست. مثلا حالا راحت می شود درباره ی عیسی مسیح داستان ها برای ما ببافند. آیا عیسی مسیح جلوی همه دست به آب می رفت؟ به گمانم اگر در ملاء عام قضای حاجت می کرد، پخش زیاد نمی گرفت. رمز کار این است: حضور مختصر، مخصوصا در عشق.
سفر به انتهای شب - ترجمه ی فرهاد غبرایی - ص 384
بخوانید:زنی را می شناسد او...
+ نوشته شده در ۱۳۹۱/۱۲/۱۸ ساعت توسط نسرینــا رضایــــی